گزارش هفته پژوهش – دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی

گزارش هفته پژوهش – دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی

 1) برگزاري نمايشگاه کتاب و نمایشگاه نرم افزار

الف) انتشارات آيين تفاهمبا همکاري دفتر پژوهش دانشکده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي و مرکز مطالعات ادبيات فارسي و تحقيقات عرفاني از 19 آبان ماه 1392 نمایشگاه کتابی با تخفیف 25 درصد به مدت 10 روز در دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی برگزار می کند. این نمایشگاه صرفاٌ به عرضه کتابهایی در حوزه زبان انگلیسی اختصاص داشت.

ب) موسسه نرم افزاري ايسات،با همکاري دفتر پژوهش دانشکده ادبيات فارسي و زبانهاي خارجي و مرکز مطالعات ادبيات فارسي و تحقيقات عرفاني از 10 آبان ماه به مدت 10 روز نمايشگاه نرم افزارهاي تخصصي ويژه گروه زبان انگليسي با تخفیف 40 درصد در دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی برگزار می کند. این نمایشگاه صرفاٌ به عرضه نرم افزارهای آموزش زبان انگلیسی برای تمام سطوح از مبتدی تا پیشرفته اختصاص دارد.

2) سخنرانی

سخنراني خانم پريسا دفتري­فرد از گروه آموزش زبان انگليسي با عنوان « انتخاب کتاب خواندن و درک مطلب برمبنای تئوری: چهارچوبی برای درمان ضعف خواندن»

تحقیقات بسیاری در مورد توانمندی خواندن و درک مطلب انجام شده است. این مطالعات بیانگر این است که خواندن ودرک مطلب ساختاری پیچیده دارد که تمامی حوزه­های شناختی و فراشناختی را شامل می­شود. طبق نظریات موجود برای افزایش این توامندی باید زبان آموز دانش خود را نه تنها در زمینه لغات و نحوافزایش دهد بلکه در زمینه ساخت و عملکرد متن و تکنیکهای مختلف خواندن که به صورت “درسکارهای” مختلف بیان میشود را نیزافزایش دهد. در این سخنرانی، دو کتاب active reading 4   و  inside reading 3 با هم بر مبنای مسائل ذکر شده مقایسه شدند. اعتقاد بر این است که کتابی باید برای دانشجویان رشته زبان انتخاب گردد که آنها را برای رویارویی با متون معتبر علمی آماده سازد.

3) برگزاری کارگاه های آموزشی- پژوهشی انجمنهای علمی

برگزاري سه کارگاه دانشجويي ويژه انجمن علمي گروه زبان انگليسي

الف- زبانعمومي

کارگاه زبان عمومی شامل 16 جلسة آموزشی- پژوهشیبود که با حضور دانشجویان رشته های آموزش زبان انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی برگزارشد. این کارگاه درحوزه زبان عمومی بود که شامل واژگان، دستورزبان، درک مطلب خوانشی و غیره می باشد.دراین کارگاه بر روی واژگان و دستور زبان دانشجویان کارشد و همچنین  استفاده از تستهای مختلف در زمینه ی زبان عمومی، باعث افزایش دایرة واژگانی و دستوری مرتبط بادرک مطلب خوانشی دانشجویان شد.

ب) کارگاهواژهشناسي

کارگاه واژه شناسی در16 جلسة آموزشی- پژوهشی با حضوردانشجویان رشته های آموزش زبان انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی برگزارشد. دراین دوره، واژگان زبان انگلیسی به طورتخصصی تدریس شدند.یادگیری لغات از طریق ریشه شناسی ازمباحث دیگری بود که دراین کارگاه مطرح شد و نیزلغات به صورت موضوعی تدریس و کارشدند. این کارگاه باعث ارتقاء دانش واژگانی دانشجویان شد.

ج)کارگاهنگارشخلاقانه

دو کارگاه زبانعمومي و کارگاهواژهشناسي پیشنیاز شرکت در کارگاهنگارشخلاقانه است. دانشجویانی که موفق شدند دوره کارگاه زبانعمومي و کارگاهواژهشناسي را بگذرانند در این کارگاه شرکت می­کنند. این کارگاه در هفته دوم ترم جاری برگزار خواهد شد.

با عنايت به جايگاه رفيع و بلند استادان در دانشگاه‌ها و لزوم بهره‌مندي هر چه بيشتر از ظرفيت‌هاي بالقوه و بالفعل آنان در جهت گره‌گشايي از مسايل آموزشی و پژوهشی گروه­هادانشکده از يك سو و رسالت‌ علمي استادان در دانشکده از سوي ديگر، این جلسه در دو گروه زبان انگلیسیو ادبیات فارسی با اهداف ذیل تشکیل شد.

  • بستر سازي مناسب جهت بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي استادان در حل معضلات و مشكلات آموزشی و پژوهشی گروه

  • ايجاد تعامل در سطح اعضاء هيات علمي گروه

  • توجه ويژه به جايگاه استادان و جلب مشاركت كارشناسانه آنان براي ايفاي نقش بهتر و بيشتر در تصميم‌ گیریهای گروه

  • تقويت ارتباط آموزشی و پژوهشی گروهدر جهت تحكيم پايه‌هاي علمی گروه

  • برنامه‌ريزي و زمينه‌سازي جهت ارتقاي آموزشی و پژوهشی استادان گروه.

5) بازديد از کتابخانه اردشير يگانگي ويژه دانشجويان ارشد ادبيات فارسي

 

بازدید دانشجويان کارشناسی ارشد ادبيات فارسيبه همراهي استاد راهنما خانم دکتر نرگس جابري نسباز کتابخانه اردشير يگانگيدر تاریخ پنج شنبه 14 آذرماه 1392 از ساعت 9 صبح تا 12 ظهر.

 

زنده یاد اردشیر یگانگی در سال 1279 خورشیدی در شهر یزد دیده به جهان گشود در سن 12 سالگی به تهران آمد و تحصیل خود را در دبیرستان البرز به پایان رساند به زبان روسی و انگلیسی تسلط داشت. وی در سال 1332 درگذشت و همسرش فرنگیس شاهرخ به پاس زحمت های اردشیر، در سال 1337 خورشیدی کتابخانه اردشیر یگانگی را که در آغاز انجمن فرهنگ ایران باستان نیز بود دایر و آن را به انجمن زرتشتیان تهران واگذار کرد.

بازدید از کتابخانه یگانگی با خوشامد گویی و استقبال گرم خانم نوشین فرامرزیان رئیس کتابخانه همراه بود. ایشان توضیح دادند که این کتابخانه برای استفاده همه مردم از هر دین و فرهنگی دانست و خشنودی خود را از حضور دانشجویان دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی ابراز داشتند.

خانم فرامرزی به سابقه کتاب و نوشته خانه در ایران اشاره کرد و گفت:کهن ترین نوشته این سرزمین بر روی 12000 پوست بوده و در سه گنجینه بزرگ در ایران باستان نگهداری شده است و در روایتی آمده است که در یورش یونانیان بخشی از آنجا از بین رفته و بخشی به آنجا برده شده و مورد استفاده فلاسفه یونان قرار گرفته است همچنین بودن دانشگاه گندی شاپور نشان از فرهنگ بالای ایرانیان بوده است، ایشان با یادآوری واژه دپ که در اوستا به معنی پوست آمده گفتنذ:واژگان دپستان و دپیرستان که بعد ها به دبستان و دبیرستان تبدیل شده از این کلمه آمده و محلی بوده که در آغاز بر پوست یه جای کاغذ می نوشته اند.

ایشان اشاره کردند که همواره بزرگان آموختن و آموزش دادن را یکی از کار های پسندیده و یکی از وظایف انسان می دانسته اند.در این کتابخانه بیش از ۱۲۰۰۰ کتاب تخصصی فرهنگ و تمدن ایران باستان و نیز فرهنگ زرتشتی وجود دارد.

 

این کتابخانه دارای منابع بسیار قدیمی و دست اول در باره تاریخ ایران و زبان باستان می باشد و از این حیٍث جزء کتابخانه هایی است که دیدار از آن برای دانشجویان کارشناسی ارشد ادبیات فارسی واجب می باشد.

کتابخانه اردشیر بهرام یگانگی (زرتشتیان) در آدرس: جمهوری – بعد از پل حافظ – ک. کیخسرو شاهرخ – بن بست کتابخانه . تلفن : ۶۶۷۲۵۱۱۸ ( کتابخانه اردشیر بهرام یگانگی) می باشد.

 

6) شب شعر خيال در يلداي عاشورا

شب شعر خيال در يلداي عاشورا (ويژه همه دانشجويان)دوشنبه 18 آذر ماه 1392، ساعت 14.30-19 بعد از ظهر.

 

7) جلسه نقد و بررسي اشعار برگزيده

جلسه نقد و بررسي اشعار برگزيده نشست علمي خيال در يلداي عاشورا، با حضور استاد دکتر محمود رضا اکرامی فر، سه شنبه 26 آذر ماه 1392، ساعت 10-12 ظهر.

تعداد 11 نفر از دانشجویانی که اشعار آنها برای قرائت در شب شعر خيال در يلداي عاشورا مورخ دوشنبه 18 آذر ماه 1392 پذیرفته شده بود در حضور شاعر معاصر استاد استاد دکتر محمود رضا اکرامی فر اشعار خود را قرائت کردند. این اشعار از لحاظ وزن و عروض شعری، موسیقی، صنایع لفظی و معنوی و تصویر سازی و سایر نکان مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.

تنظیم گزارش از دکتر نرگس جابری نسب

مدیر پژوهش دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی

30/10/1392

باسمه تعالی

دهمین شب شعر دانشجویی

نشست علمی خیال در یلدای عاشورا

دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب

18 آذر ماه سال 1392

 

گروه زبان و ادبیات فارسی با همکاری دفتر پژوهش، مرکز مطالعات ادبیات فارسی و تحقیقات عرفانی و انجمن علمی ادبیات فارسی شبی خاطره انگیز با اشعار شاعران برجسته شعر معاصر، دانشجویان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب برگزار کرد.

این شب شعر در روز دوشنبه 18 آذر ماه سال 1392 از ساعت 14 تا 19 بعد از ظهر در سالن اجتماعات دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی برگزار شد.

دانشجویان بسیاری از دور و نزدیک و از گروههای مختلف آموزشی و دانشکده های مختلف واحد تهران جنوب در این شب شعر شرکت داشتند. علاوه بر دانشجویان جمعی از مسؤولین دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی و استادان در این مراسم حضور داشتند.

بعد از قرائت قرآن و سرود جمهوری اسلامی ایران با عرض خیر مقدم توسط الهام دهشیری عضو انجمن علمی گروه ادبیات فارسی دهمین شب شعر دانشجویی آغاز شد. خانم دکتر نرگس جابری نسب معاون پژوهش و فناوری دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی و معاون پژوهش و فناوری مرکز مطالعات ادبیات فارسی و تحقیقات عرفانی ضمن خوشامد به مهمانان ویژه، استادان و دانشجویان در خصوص فعالیتهای مرکز مطالعات ادبیات فارسی و تحقیقات عرفانی در سالی که گذشت و مشارکتهایی که در برگزاری امور مختلف داشته است سخن گفتند و ابراز خشنودی از روند رو به رشد اشعار دانشجویان همچنین تشکر ویژه از کلیه دست اندرکاران برگزاری این مراسم معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، رئيس دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی، مدیر گروه وکلیه استادان گروه زبان و ادبیات فارسی، دفتر پژوهش، معاون آموزشی، مدیر امور اداری و اداره حفاظت فیزیکی داشتند.

مجری برنامه خانم الهام دهشیری از دانشجویان کارشناسی ادبیات فارسی از حضور مهمانان ویژه دهمین شب شعر دانشجویی دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی استادانقاسم صرافان، حمید عسکری و کاظم بهمنی شاعران برجسته معاصر در دانشکده تقدیر و تشکر کردند.

قاسم صرافان

قاسم صرافان متولد آبادان که بعد از شروع جنگ به شهر کازرون مهاجرت کرد. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و متوسطه را در کازرون سپری کرد. بعد از آن به واسطه قبولی در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه اصفهان به اصفهان آمد و برای 15 سال یعنی تا سال 90 مهمان گنبدهای فیروزه‌ای و گردشگر کناره‌های زنده رود بود.. کارشناسی ارشد را هم در همان رشته و دانشگاه گذراند. و پس از اتمام تحصیلات، به عنوان عضو هیئت علمی مشغول تدریس در دانشگاه شد. الان هم مدتی است که ساکن تهران است. ایشان از جمله شاعران اهل بیت هستند.

 

آسمان مي‌خواند امشب

آسمان مي‌خواند امشب قدسيان دف مي‌زنند

حوريان کل مي‌کشند و خاکيان کف مي‌زنند

 

شير عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟

تيغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟

 

آسماني بي‌کراني، عاشق دريا شدي

آمدي آيينه‌ي انسيه‌ي حورا شدي

 

امشب اي زيباترين! اي دلبر کوثر بيا !

شب شبِ عشق است، اي داماد پيغمبر بيا !

 

بيش از اينها با دل محبوب ما بازي نکن

پيش اين نيلوفر يکدانه غمازي نکن

 

مثل اقيانوس آرام است اين بانو ولي

در دلش توفان بپا کردي، مدارا کن علي!

 

«ليله القدر» نگاهش يا علي! اجر تو است

او «سلام فيه حتي مطلع الفجر» تو است

 

از ازل در پرده بود آيينه دارش مي‌شوي

در عبور از کوچه باغ عشق، يارش مي‌شوي

 

قدّ و بالاي علي از چشم زهرا ديدني‌ست

واي‌! وقتي مي‌رسد دريا به دريا ديدني‌ست

 

ماه در امواج دریا ديدني تر مي‌شود

قدر زهرا با علي فهميدني تر مي‌شود

 

مانده احمد تا کدامين وجه رب را بنگرد

روي حيدر را ببيند يا به زهرا بنگرد

 

اي بلال امشب اذاني را که مي‌خواهي بگو

«اشهد ان عليا حجت الله»ي بگو

 

با خديجه کاش چادر مي کشيدم بر سرش

وقت رفتن کاش مي‌بوسيد او را مادرش

 

«اُمّ اَيْمَن» ! مثل مادر دور زهرا مي‌پري

تا نريزد اشکي امشب از سر بي مادري

 

عقد زهرا و علي در آسمان‌ها بسته‌ شد

سرنوشت عشق هم بر زلف آنها بسته‌ شد

 

گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است

خوب مي‌دانست حيدر بي زره هم حيدر است

 

تا مدینه روح را با حاجیان پر مي‌دهيم

دل به چشم کوثر و دستان حيدر مي‌دهيم 

حامد عسکری

از جمله مدیحه سرایان اهل بیت عصمت وطهارت (ع)، شاعر جوان اهل شهرستان بم است. حال و حوایی از ترنج و بلوچ عنوان اولین مجموعه شعر حامد عسگری شاعر جوان اهل شهرستان بم كه انتشارات ودیعت كرمان آن را در تیراژ دو هزار نسخه منتشر كرده است. كتاب حامد عسگری مقدمه‌ای به قلم محمدعلی بهمنی دارد و دربردارنده 29 غزل، دو چهارپاره و تعدادی رباعی و دوبیتی است. غزلهای حامد دارای لحنی صمیمی و با چاشنی طنز است و بقول بهمنی سهمی نیز از شیرینكاریهای زبانی با خود دارد.

****

لبخند بزن، تازه كنی بغض «بنان» را
بخرام، برآشفته كنی «فرشچیان» را

تلفیق سپید و غزل و پست مدرنی
انگشت به لب كرده لبت منتقدان را

معراج من این بس كه درین كوچه بن بست
یك جرعه تنفس بكنم چادرتان را

دلتنگی حزن‌آور یك كهنه سه تارم
برگیر و برآشوب و بزن «جامه‌دران» را

ای كاش درین دهكده پیر بسوزند
هرچه سفر و كوله و راه و چمدان را

شاید تو بیایی و لبت شربت گیلاس
پایان بدهد این تب و تاب، این هذیان را

عاروسِ غزلهای منی بی برو برگرد
نگذار كسی بو ببرد این جریان را

 

شعری در مورد بم
داغ داريم نه داغي كه بر آن اخم كنيم
مرگمان باد كه شكواييه از زخم كنيم
مرد آن است كه از نسل سياوش باشد
عاشقي شيوه‌ي مردان بلا كش باشد
چند قرن است كه زخمي متوالي دارند
از كوير آمده‌ها بغض سفالي دارند
بنويسيد گلوهاي شما راه بهشت
بنويسيد مرا شهر مرا خشت به خشت
بنويسيد زني مرد كه زنبيل نداشت
پسري زير زمين بود پدر بيل نداشت
بنويسيد كه با عطر وضو آوردند
نعش دلدار مرا لاي پتو آوردند
زلفها گرچه پر از خاك و لبش گرچه كبود
دوش مي‌آمد و رخساره بر افروخته بود
خوب داند كه به اين سينه چه ها مي گذرد
هر كه از كوچه معشوقه ما مي گذرد
بنويسيد غم و خشت و تگرگ آمده بود
از در و پنجره‌ها ضجه‌ي مرگ آمده بود
شهر آنقدر پريشان شده بود از تاريخ
شاه قاجار به خونخواهي ارگ آمده بود
با دلي پر شده از زخم نمك مي‌خورديم
دوش وقت سحر از غصه ترك مي‌خورديم
بنويسيد كه بم مظهر گمنامي‌هاست
سرزمين نفس زخمي بسطامي‌هاست
ننويسيد كه بم تلي از آواره شده است
بم به خال لب يك دوست گرفتار شده است
مثل وقتي كه دل چلچله‌اي مي‌شكند
مرد هم زير غم زلزله‌اي مي‌شكند
زير بار غم شهرم جگرم مي‌سوزد
به خدا بال و پرم بال و پرم مي‌سوزد
مثل مرغي شده‌ام در قفسي از آتش
هر چه قدر اين و آن ور بپرم مي‌سوزد
بوي نارنج و حناهاي نكوبيده بخير!
توي اين شهر پر از دود سرم مي‌سوزد
چاره‌اي نيست گلم قسمت من هم اين است
دل به هر سرو قدي مي‌سپرم مي‌سوزد
الغرض از غم دنيا گله‌اي نيست عزيز!
گله‌اي هست اگر حوصله‌اي نيست عزيز!
ياد دادند به ما نخل كمر تا نكنيم
آنچه داريم ز بيگانه تمنا نكنيم
آسمان هست غزل هست كبوتر داريم
بايد اين چادر ماتم زده را برداريم
تنِ تردِ همه چلچله ها در خاك و
پاي هر گور چهل نخل تناور داريم
مشتي از خاك تو را باد كه پاشيد به شهر
پشت هر حنجره يك ايرج ديگر داريم
مثل ققنوس ز ما باز شرر خواهد خاست
بم همين طور نمي‌ماند و بر خواهد خاست
داغ ديديم شما داغ نبينید قبول!
تبري همنفس باغ نبينيد قبول!
هيچ جاي دل آباد شما بم نشود
سايه‌ي لطف شما از سر ما كم نشود
گاهگاهی به لب عشق صدامان بکنید
داغ ديديم اميد است دعامان بكنيد
بم به اميد خدا شاد و جوان خواهد شد
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

غزل معاصر

می­‌رسد یک روز فصل بوسه چینی در بهشت

روی تـخـتـی با رقیبـان می­‌نشینی در بهشت

تـا خـدا بـهـتـر بسوزانـد مـرا خواهـد گذاشت

یک نمایـشگـر در آتـش، دوربـیـنـی در بهشت

صاحب عشـق زمیـنـی را به دوزخ می­‌بـرنـد

 جا نـدارد عشق­‌های این­چنـیـنـی در بهشت

گـیـرم از روی کـرم گـاهی خـدا دعـوت کـنـد

دوزخی‌ها را بـرای شب­‌نـشینیدر بهشت […]

کاظم بهمنی

کاظم بهمنی در تعریف غزل می گوید: «غزل» تنها قالبی با تعریف مشخصی كه در كتاب‌های درسی رشته ادبیات برای آن نوشته‌اند، نیست. غزل بخشی انكارناشدنی از سرمایه فرهنگی ملت ماست و در این واژه كوتاه، انبوهی از داشته‌های ادبی، میراث فرهنگی و فراز و فرود زبان و تاریخ مستتر است از «مرا به جان تو سوگند و صعب سوگندی» تا «رو سر بنه به بالین تنها مرا رها كن» و از «الا یا ایها الساقی ادركاساً و ناولها» تا «دوباره می‌سازمت وطن اگر چه با خشت جان خویش» همه از غزلهای ناب ما هستند.

»غزل امروز نیز آیینه‌ای است در برابر روحیات و خلقیات امروز ایرانیان و البته شاعرانی كه بهتر و بیشتر آیینه‌ای باشند در برابر روزگار و مردم خود، بهتر می‌توانند این نقش تاریخی را ارائه كنند. كسی از شاعر انتظار ندارد كه بر اساس تحولات تاریخی و اجتماعی شعر بگوید تا بتوان از طریق شعر او به وضعیت روزگارش پی برد، وظیفه شاعر سرودن درست است و او تنها در برابر ارزش ادبی متن مسوول است، اما اگر شاعری براستی زبان روزگار خود باشد و شعر را از دل و جان و نه بر مبنای معابیر و مواریث ادبی بسراید بی‌گمان می‌تواند بخش‌هایی ناگفته و بر زبان نیامده از روحیات اجتماعی مردم دوران خویش را منتقل كند. از این منظر، شعر كاظم بهمنی بیشتر از این كه شعر روزگار خود باشد، شعری است در تكرار و بازتولید مناسباتی است كه بیشتر آنها در لابه‌لای دیوان‌های شاعران گذشته زنده‌اند و در زندگی اجتماعی و شهروندی امروز جایی ندارند.

غزل كاظم بهمنی در تعریف مدام رابطه‌ای میان راوی ـ من ـ و یك طرف مخاطب ـ تو ـ است، اما به نظر می‌رسد این رابطه جنبه یك جانبه دارد. در شعر او راه بر هرگونه گفت‌و‌گو و تعاملی میان دوطرف ارتباط وجود ندارد.

حتی از گفتم/ گفت‌هایی كه در غزل سنتی وجود دارد در این شعر خبری نیست و در اینجا یك طرف همیشه می‌گوید و یك طرف همیشه نمی‌شنود و در برابر این ناشنیدن عمدی تعهدی احساس نمی‌كند. رابطه‌ای كه میان راوی و طرف دوم ارتباط برقرار است در مناسبات دوران پیش مدرن باقی‌مانده است. در این شعر معشوق همان معشوق غدار، زیبا، مطلق و دست‌نایافتنی شعر چند قرن قبل ایران است:

***

وصل تو خواب و خیال است ولی باور كن
عاشقی بی‌سر و پا عزم رسیدن دارد
***

بین صد‌ها سرفرازی یك تباهی لازم است
گاه در چشم خلایق رو سیاهی لازم است

زندگی شطرنج با خویش است تا كی فكر برد؟
در میان صفحه گاهی اشتباهی لازم است

رشته بین من و «او» با گره كوتاه شد
معصیت آنقدرها بد نیست گاهی لازم است
***

كسی كه در حضور تو غزل ارائه می‌كند
حرف نمی‌زند تو را، عمل ارائه می‌كند

نشسته بین دفترت نگاه لرزه افكنت
و صفحه صفحه شاعرت گسل ارائه می‌كند

بهمنی شاعری است كه در ژانر و شیوه غزلسرایی خود، مهارت دارد. مضمون‌پرداز قهاری است، شاعری زبان‌آور است و اگر بخواهیم تك‌بیت‌های زیبا و رندانه او را در این نوشتار ردیف كنیم سر به ده‌ها مورد می‌زند. از این جنبه بهمنی یكی از شاعران خوب غزلسرای جوان ماست.

 

می­‌رسد یک روز فصل بوسه چینی در بهشت
روی تـخـتـی با رقیبـان می­‌نشینی در بهشت

تـا خـدا بـهـتـر بسوزانـد مـرا خواهـد گذاشت
یک نمایـشگـر در آتـش، دوربـیـنـی در بهشت

صاحب عشـق زمیـنـی را به دوزخ می­‌بـرنـد
جا نـدارد عشق­‌های این­ چنـیـنـی در بهشت

گـیـرم از روی کـرم گـاهی خـدا دعـوت کـنـد
دوزخی‌ها را بـرای شب­‌نـشینی در بهشت

بـا مـرامـی که من از تـو بـا وفـا دارم سـراغ
می­‌روی دوزخ مـرا وقتـی بـبـیـنـی در بهشت

مـن اگـر جـای خـدا بـودم بـرای «ظـالـمـیــن»
خلق می­‌کردم به نامت سرزمینی در بهشـت

****

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را

او کــه هرگز نتوان یافت همانندش را

منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد

غــــزلوعاطفــــهوروحهنرمندشرا

از رقیبان کمین کرده عقب می ماند

هر که تبلیغ کند خوبـی ِ دلبندش را

مثــــل آن خــواب بعید است ببیند دیگر

هر که تعریف کند خواب خوشایندش را

****

مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد

مادرم تاب ندارد غــــم فــــــرزندش را

عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو

بـــه تــــو اصرار نکرده است فـــرآیندش را

قلبِ من موقع اهدا به تـــو ایراد نداشت

مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را

حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید

بفرستند رفیقـــان بــه تو این بندش را :

«منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر

لای موهای تو گــم کرد خداوندش را»

دفتر بغض و مجموعه غزل پیشامد از جمله کارهای کاظم بهمنی است که چاپ ششممجموعه غزل پیشامد تمام شده استو در پی چاپ دیگری از این مجموعه است.

بخش قرائت اشعار استادان بخش دیگر برنامه بود که در این بخش آقای دکتر نصرت اله فروهر، آقای مصطفی فیض، خانم عفت نجار نوبری به قرائت اشعار سروده خود با موضوع عاشورا و اهل بیت پرداختند.

بخش شعر دانشجویی بخش دیگر برنامه بود. از بین اشعار رسیده به دبیرخانه شعر انجمن در سومین داوری تعداد 11 قطعه شعر برای قرائت پذیرفته شد، طبق نظر داوران شب شعر مقرر شد که این اشعار در جلسه خوانده شوند و همه اشعار خوانده شده مورد تقدیر قراتر گرفته شوند.

تقدیر از اشعار خوانده شده توسط استادان پیشکسوت حاضر در بخش پایانی جلسه انجام شد.در این بخش همچنین از شاعران مهمان اعضای انجمن علمی و کارشناس پژوهش خانم اعظم ذاکری نیز با اهدای لوح تقدیر و هدایا تشکر و قدردانی شد.

سرانجام این شب شعر در ساعت 19 بعد از ظهر بعد از قرائت گزارشی از شبهای شعر برگزار شده توسط انجمن علمی گروه ادبیات فارسی، و همچنین تشکر ویژه از کلیه دست اندرکاران؛ معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، رئيس دانشکده تربيت معلم، مدیر گروه و کلیه استادان گروه زبان و ادبیات فارسی، مدیر پژوهش، معاون آموزشی، مدیر امور اداری و اداره حفاظت فیزیکی دانشکده به پایان خود رسید.

تنظیم گزارش از دکتر نرگس جابری نسب

مدیر پژوهش دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی

30/10/1392

 

شب اندوه كنار تو به سر می‌آید
آفتابی و به امر تو سحر می‌آیدآبرو یافته هركس به شما نزدیك است
خار هم پیش شما گل به نظر می‌آید


www.azad.ac.ir News RSS Feed