این مملکت عاشق می‌خواهد

«این مملكت عاشق می‌‌خواهد، هيچ وقت نگوييد نمی‌شود؛ بگوييد چگونه مي‌شود؟» این کلمات، نقل قولی زیبا از استاد احمد حامی، پدر راه‌های ایران (پدر مهنسی عمران) است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- احمد حامی، نخستین فارغ‌التحصیل رشته مهندسی عمران از دانشگاه زوریخ سوییس است. وی در سال 1315، پس از اخذ نشان ممتاز مهندسی عمران، به ایران بازگشت.
استاد حامی را به خاطر شناخت کاملش از راه‌های ایران است که «پدر راه‌های ایران» نامیده‌اند.

آثار ماندگار استاد
تالیفات مهندسی حامی، را می توان در سه گروه مصالح ساختمانی، راه‌سازی و مهندسی ساختمان تقسیم‌بندی کرد. مهندس حامی، در زمینه مصالح ساختمانی چند کتاب از خود به یادگار گذاشته که «سیمان»، «مصالح ساختمان» و «نسوز» از جمله این کتاب‌ها هستند.

کتاب‌های «آسفالت گوگردی»، «راه‌های ایران در گذشته و آینده»، «روسازی آسفالتی خیابان‌های تهران» و «ماشین‌های متراکم‌کننده زمین‌های خرده سنگی» از جمله کتاب‌های وی در زمینه مهندسی راه‌سازی به‌شمار می‌آیند.

استاد حامی، در زمینه مهندسی ساختمان نیز دو کتاب تالیف و به چاپ رسانده که «برآورد ساختمان‌ها» یکی از آن‌ها است.

تاریخ به روایت استاد
اما شمار کتاب‌های مهندس حامی تنها به رشته مهندسی عمران خلاصه نمی‌شود، بلکه وی دستی نیز بر تاریخ دارد و هشت عنوان کتاب تالیف کرده‌ است که از آن میان می‌توان به «آب‌یابی، آب‌رسانی، آب‌یاری، آب‌سنجی در ایران باستان»، «سفر جنگی اسکندر مقدونی به درون ایران و هندوستان بزرگترین دروغ تاریخ است» و «هلنیسم دروغی بزرگ درباره فرهنگ ملتی کوچک» اشاره کرد.

طرحی نو برای راه‌ها
استاد حامی، در بسیاری از مقالات خود طرح‌های پیشنهادی مفیدی در زمینه مهندسی راه و ساختمان ارایه داده که کوتاه کردن راه شمال، نامناسب بودن راه هراز و آباد کردن خوزستان از آن جمله است.

مهندس احمد حامی، در کنار تالیفات و مقالات چاپ شده خود، تعداد قابل توجهی گزارش و مقاله منتشر نشده نیز دارد که نسخه‌ای از این نوشته ها در

استاد حامی، در بسیاری از مقالات خود طرح‌های پیشنهادی مفیدی در زمینه مهندسی راه و ساختمان ارایه داده که کوتاه کردن راه شمال، نامناسب بودن راه هراز و آباد کردن خوزستان از آن جمله است.

مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن نگهداری می‌شود. از آن میان می‌توان به «صنعت سیمان کشور»، «خشت گلی و گل آهکی»، «سنگ‌های گران‌بها»، «آجر سفالی، آجر جوش و آجر نسوز»، «درباره بتن کفی»، «سنگ شناسی»، «راهداری» اشاره کرد.

همت عالی استاد در دانشکده
دانشکده فنی دانشگاه تهران، دو سال قبل از مراجعت استاد حامی به کشور یعنی در سال ۱۳۱۳ تاسیس شده بود و وی در همان سال‌های پس از مراجعت به ایران در سال ۱۳۱۶ به دعوت استاد علی اکبر حکمت، همزمان با فعالیت در وزارت راه، در این دانشکده به تدریس پرداخت. پایه‌گذاری دانشکده فنی در محل کنونی آن به همت استاد حامی و جمعی دیگر از استادان آن زمان بوده است؛ چرا که قبل از آن این دانشکده در طبقه فوقانی دارالفنون در خیابان ناصرخسرو قرار داشت.

مهندس حامی با ۴۶ سال تدریس در این دانشکده، یکی از وفادارترین استادان دانشگاه تهران به‌شمار می‌رفت. ناگفته نماند که استاد احمد حامی، علاوه بر دانشگاه تهران، در دانشگاه های پلی‌تکنیک (امیرکبیر)، دانشگاه تبریز و دانشگاه فارابی اصفهان نیز به تدریس اشتغال داشته است.

روزی به نام استاد
16مهرماه برای تجليل از مقام علمی و خدمات ماندگار مرحوم مهندس حامی، بنيانگذار مهندسی نوين و پدر مهندسی عمران ايران، به‌عنوان روز بزرگداشت «استاد مهندس احمد حامی» و روز «بتن» نامگذاری شده است.

خاطراتی شنیدنی
فاطمه جعفرپور، کارشناس مصالح ساختمان و عضو هیات علمی بخش مصالح مرکز تحقیقات ساختمان مسکن، درباره استاد می‌گوید: «من از سال ۱۳۵۳ در مرکز مشغول به‌کار شدم. در آن زمان در مرکز فقط یک ساختمان اداری و سه ساختمان به‌صورت سوله (بدون آزمایشگاه) وجود داشت. بعدها شنیدم که اندیشه تاسیس چنین مرکز تحقیقاتی از طرف استاد حامی بوده است. وقتی وی از خارج از کشور بازگشت، همیشه این موضوع را به‌عنوان یک اقدام مهم در ذهن داشت و بعدها به کمک سایر دوستانش این مرکز را پایه‌گذاری کرد.» 

وی ادامه می‌دهد: «البته فعالیت استاد حامی در مرکز، از سال ۵۵ شروع شد؛ به این ترتیب که دکتر هرمز فامیلی (معاون تحقیقات مرکز) در دانشکده عمران دانشگاه تبریز به استاد حامی که به عنوان استاد پروازی به آن‌جا می‌رفتند، پیشنهاد فعالیت در مرکز را دادند. به این ترتیب مهندس حامی از سال ۵۵ در بخش مصالح مرکز شروع به فعالیت کرد و من زیرنظر

همان‌طور که اشاره شد، تعدادی از کتاب‌های استاد حامی درباره تاریخ و فرهنگ ایران است. در اثبات عشق و احساس بی‌حد او نسبت به ایران همین بس که موقع تحصیل در دانشگاه پلی‌تکنیک زوریخ، وقتی هم‌درسان یونانی‌اش هرازگاهی کشورگشایی اسکندر را به رخ دانشجویان ایرانی می‌کشیدند، او از این نیش زدن‌ها ناراحت شده و تصمیم می‌گیرد تا درباره اسکندر و کشورگشایی‌اش اطلاعات کسب کند و نتایج آن‌ را در کتاب‌ خود انعکاس دهد.

او اولین پروژه‌های تحقیقاتی را انجام دادم.»

جعفر‌پور، در ادامه درباره روند کار مهندس حامی و ویژگی‌های شخصیتی او اشاره می‌کند: «در مرکز تمام فعالیت‌های ما زیرنظر وی بود. استاد به‌عنوان یک معلم و استاد واقعی تمام جوانان از جمله مرا در انجام پروژه‌های تحقیقاتی و نحوه جست‌وجو در مدارک علمی هدایت می‌کرد. او به‌عنوان یک فرد خستگی‌ناپذیر مدام در حرکت و هدایت بودند. از خارج از مرکز هم بسیاری از صاحبان شرکت‌ها و صنایع به او به عنوان یک راهنما و مشاور مراجعه می کردند.روند کار استاد به همین شکل از سال ۵۵ تا ۷۷ در مرکز تحقیقات ادامه داشت. البته مهندس حامی اوایل هفته‌ای دو یا سه بار به مرکز می‌آمدند که بعدها به هفته‌ای یک بار رسید. استاد طی سال‌های ۷۷ تا ۷۹ به علت کهولت سن تقریباً فقط در منزلشان بودند و ما طی این مدت هر ماه به دیدنش می‌رفتیم و همچنان از راهنمایی‌هایش بهره‌مند می‌شدیم.»

هم‌کلاس یونانی، انگیزه تالیف
همان‌طور که اشاره شد، تعدادی از کتاب‌های استاد حامی درباره تاریخ و فرهنگ ایران است. در اثبات عشق و احساس بی‌حد او نسبت به ایران همین بس که موقع تحصیل در دانشگاه پلی‌تکنیک زوریخ، وقتی هم‌درسان یونانی‌اش هرازگاهی کشورگشایی اسکندر را به رخ دانشجویان ایرانی می‌کشیدند، او از این نیش زدن‌ها ناراحت شده و تصمیم می‌گیرد تا درباره اسکندر و کشورگشایی‌اش اطلاعات کسب کند و نتایج آن‌ را در کتاب‌ خود انعکاس دهد.

وی این موضوع را در مقدمه کتابی که درباره اسکندر نوشته آورده و سپس در جایی دیگر پس از تشریح راه سفر جنگی اسکندر در ایران (که از نزدیک مطالعه کرده بود) عنوان می‌کند: «با این آگاهی فراگیرنده و همه جانبه به خواننده اطمینان می‌دهم که اسکندر در تنگ بوان در کهگیلویه شکست خورده، پس نشسته و به سوی باختر بازگشته و به درون ایران راه نیافته است.»

از دارالفنون تا زوریخ
احمد حامی، در سال ۱۲۸۶ شمسی، در یکی از محله‌های قدیمی تهران در خانواده‌ای متدین متولد شد. وی پس از طی تحصیلات ابتدایی در مدارس توفیق و حسینیه، تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان دارالفنون به پایان رساند. در سال ۱۳۰۸ با شرکت در آزمون اعزام به خارج به همراه نخستین گروه محصلان، عازم برلین شد. به دلایلی پس از یک سال به تهران بازگشت و سپس راهی سوییس شد. در آن‌جا موفق به گذراندن تحصیلات دانشگاهی در دانشگاه زوریخ در رشته مهندسی راه و ساختمان با درجه ممتاز شد و در سال ۱۳۱۵ به کشور مراجعت کرد.

ستایشگر ایرانم
تبلور اوج علاقه و ارادت استاد حامی نسبت به ایران را می‌توان علاوه بر تالیفات و خدمت در کشور، در جمله‌ای در مقدمه کتاب‌های تاریخی‌اش دید که می‌گوید: «من یکی از هزاران هزار ستایش‌گران فرهنگ ایران‌زمین هستم، ایران زمین و مردمش را دوست دارم.»

استاد احمد حامی، در روز جمعه ۷ بهمن‌ماه سال ۱۳۷۹ دار فانی را بدرود گفت.


خبرگزاری کتاب – پربيننده ترين عناوين دانش و فناوری