عمری به درازای یلدا در پزشکی

پروفسور علیرضا یلدا، عقیده دارد که استادی، فرهنگ می‌خواهد، نه‌تنها باید درس را خوب یاد بدهد، بلکه باید آداب زندگی را آموزش دهد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- پروفسور علیرضا یلدا، ملقب به ‌پدر بیماری‌های عفونی ایران، عمری به درازای یلدا در عرصه پزشکی دارد. وی 56 سال از عمر خود را صرف تحقیق و تالیف و تربیت دانشجویان در این رشته کرده است. 

رد‌پای استاد بر صفحات کتاب
وی از زمان آغاز تحقیق در رشته بیماری‌های عفونی، 17 جلد کتاب و 7 مقاله به زبان انگلیسی تالیف و به چاپ رسانده است. از جمله آثار شاخص اینچهره برجسته پزشکی می‌توان به «درمان بیماری‌های عفونی» در 6 جلد اشاره کرد. «نکته‌ها در زمینه اخلاق پزشکی»، «بيماری‌های عفونی، ويروسی و باكتريال» در دو جلد و «بيماری‌های قارچی داخلی» اشاره کرد.

این چهره ماندگار عرصه پزشکی،‌ همچنین در هيات علمی مجله «Acta Medica Iranica» و مجله دانشكده پزشكی دانشگاه علوم پزشكی تهران نیز عضویت دارد.

یلدا و افتخارات علمی
پروفسور یلدا،‌ دريافت بيش از 20 جايزه برای خدمات و همكاری‌های برجسته در تحقیقات بیماری‌های عفونی را به خود اختصاص داده است. 

«بنياد آكادميک جهانی پروفسور يلدا در دانش پزشکی» نیز به پاس خدمات برجسته وی در عرصه آموزش و پژوهش، تاسیس شده و هرساله نیز جایزه‌ای با عنوان «جایزه پروفسور یلدا» به دانش‌پژوهان در رشته‌های پزشکی اعطا می‌شود. 

وی در نخستین همایش چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۱، به‌عنوان چهره ماندگار در رشته پزشکی (بیماری‌های عفونی) معرفی شد.

برگی از دفتر خاطرات
علیرضا یلدا، که عمری را در راه اعتلای علم پزشکی صرف کرده، خود کتابی خواندنی است که ماحصل تجربه‌های اوست. چهره ماندگار پزشکی ایران می‌گوید: «درس خواندن در دانشكده پزشكی در زمان ما خيلی مشكل بود. برخلاف حالا كه دانشجويان اين همه

زمانی‌كه در سر كلاس هستيد، اين زمان قسمتی از عمر شماست، بايد همان موقع چيزی ياد بگيريد و اگر جزوه بنويسيد به اميد اين‌كه بعدا می‌خوانم، معلوم نيست، بعدا چقدر وقت داشته باشید.

امكانات دارند، ما حتی كتابفروشی نداشتيم و مجبور به استفاده از كتابخانه بوديم. مثلا اگر يک كتاب فيزيولوژی می‌خواستیم بايد زودتر از ديگران برای دريافت آن مراجعه می‌كرديم.»

در گوشه‌ای دیگر از خاطرات وی آمده: «به دليل تغيير شرايط آن روزها و امروز نمی‌توان استادان گذشته و حال را باهم مقايسه كرد. آقای دكتر اديب كه خدا رحمتش كند، پزشكی قانونی درس می‌داد، هميشه به شرايط دانشجويان توجه می‌كرد و اگر كسی به دليل گرفتاری يا مشكلی نمی‌توانست نمره لازم را كسب نمايد، اگر در ديگر دروسش موفق بود حتما به او ارفاق می‌كرد.»

پروفسور يلدا در مرور خاطراتش به مساله کمبود امکانات هم گریزی زده و می‌گوید: «در آن زمان استادان ميكروفن نداشتند و صحبت برای استادی كه نمی‌توانست بلند سخن بگويد تا سخنانش در يک كلاس با ظرفيت 240 نفر به گوش همه برسد و همچنين برای دانشجويانی كه در رديف آخر كلاس بودند، بسيار سخت بود. آن روزها چون كتاب زيادی در دسترس نبود، اكثرا در كلاس حضور داشتند و جزوه می‌نوشتيم و بعضی از همكلاسی‌هايم از من جزوه می‌گرفتند.»

این دانشجوی دهه 30 کشور در لابه‌لای خاطراتش از دكتر علی وكيلی، استاد بيماری‌های داخلی، به نيكی ياد می‌کند: «الان كه فكر می‌كنم می‌بينم، دكتر وكيلی تمام صفات يک استاد خوب را دارا بود. خوب صحبت می‌كرد و تن صدای خيلی خوبی داشت، خوش قيافه بود، موقع نوشتن از تمام سطح تخته استفاده می‌كرد. با انگشتانش كه بر روی تريبون می‌زد، صدای ريتم و تيک‌تاک قلب را به ما آموزش می‌داد. مدام لبخند بر لب داشت، به همين جهت هميشه كلاسش خيلی شلوغ بود، حتی شاگردان كلاس‌های ديگر هم سر درس اين استاد می‌آمدند. مثلی است كه می‌گويد: درس معلم ار بود زمزمه محبتی، جمعه به مكتب آورد طفل گريز پای را.»

استادی فرهنگ می‌خواهد
چهره ماندگار پزشکی کشور، معتقد است:‌ «يک نفر صرفا به خاطر سواد خوبش، استاد نمی‌شود بلكه بايد فرهنگ استاد بودن و ارتباط برقرار كردن با دانشجويان را نيز دارا باشد. امروز زبان سخن گفتن و نحوه ارتباط برقراركردن با گذشته تفاوت كرده است، ضمن اين‌كه بايد رابطه

عده‌ای خوش‌قلم بوده و خوب می‌نويسند و برخی ديگر بيان خوبی دارند. مهم نيست كه ما انسان‌ها را مثل هم تربيت كنيم، مهم اين است از هركدام از انسان‌ها برحسب توانشان استفاده نماييم. بايد استعدادهای افراد مختلف را كشف و پرورش داد.

معنوی بين استاد و شاگرد برقرار باشد. مدتی است می‌انديشم كه اگر بچه‌ام سركلاسی بيايد و چيزی ياد نگيرد چه حالتی پيدا می‌كنم، پس اين بچه‌ها هم كه سر كلاس می‌آيند بايد به اين‌ها چيز ياد بدهيم.»

یلدا،‌ به دانشجويان چنين توصيه می‌كند: «زمانی‌كه در سر كلاس هستيد، اين زمان قسمتی از عمر شماست، بايد همان موقع چيزی ياد بگيريد و اگر جزوه بنويسيد به اميد اين‌كه بعدا می‌خوانم، معلوم نيست، بعدا چقدر وقت داشته باشید.»

پژوهشگر برجسته بيماری‌های عفونی، از نحوه پژوهش در زمان تحصیل خود نیز سخن بر زبان رانده است: «به جرات می‌توانم بگويم در سال اولی كه معاون و سپس رييس درمانگاه شدم، پژوهشی در كار نبود و به ما آموزش نداده بودند. سال‌های اخير اين امر خيلی پيشرفت کرد. البته بايد بپذيريم، همه نمی‌توانند خوب بنويسند. عده‌ای خوش‌قلم بوده و خوب می‌نويسند و برخی ديگر بيان خوبی دارند. مهم نيست كه ما انسان‌ها را مثل هم تربيت كنيم، مهم اين است از هركدام از انسان‌ها برحسب توانشان استفاده نماييم. بايد استعدادهای افراد مختلف را كشف و پرورش داد.»

استادان آداب زندگی آموزش دهند
استاد خوب از نگاه یلدا: «استادی كه خوب باشد، نه تنها درس را خوب ياد می‌دهد، بلكه زندگی كردن، آداب زندگی و معنای آن را به دانشجويان می‌آموزد. به شاگردانش می‌آموزد كه موفقيت اصلی، موفقيت معنوی و روانی است، نه موفقيت اجتماعی كه مترادف پولدار شدن است. منظورم اين نيست كه ماديات ارزش ندارد، ولی تمام زندگی ماديات نيست، چه بسا وضع مادی خيلی‌ها خوب است، ولی زندگی خوبی ندارند.»

همراه با «یلدای» پزشکی ایران در گذر زمان
علیرضا یلدا، در سال ۱۳۰۹ در تهران به دنیا آمد. وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در زادگاه خود، وارد دانشگاه تهران شد و پس از اخذ مدرک پزشکی عمومی در سال ۱۳۳۶، دوره تحصیلی بیماری‌های عفونی را گذراند. او مدتی در بیمارستان امام خمینی (ره)، به کار طبابت اشتغال داشته و ضمن آن عضو هیات علمی دانشگاه تهران شد و پس از مدتی به مرتبه استادی رسید و هم‌اکنون نیز رییس بخش عفونی بیمارستان امام خمینی (ره) است.

گوهری از کلام استاد
هركس بايد وظيفه‌اش را انجام دهد، به ديگران خوبی كرده و مردم را شاد نمايد و به آينده اميد داشته باشد.


خبرگزاری کتاب – پربيننده ترين عناوين دانش و فناوری