داریانی، پایه‌گذار خانه کارآفرینان

محمود احمد‌پور داریانی، معنقد است: «هرگاه به‌ناچار تنها ماندی، به خودت و دستانت فرصت آموختن ده. آموزه‏های امروز تو در روزگار سختی به ياريی‌ات خواهند آمد.»

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، دکتر محمود احمدپور داریانی، بنیانگذار خانه کارآفرینان ایران، در مردادماه سال 1335 در خانواده‌ای مذهبی و از مادری تهرانی و پدری تبریزی در محله خانی‏آباد تهران به‌ دنیا آمد. وقتی تنها دو ماه داشت خانواده‌اش به شهرآرا نقل مکان کردند. نخستین فرزند خانواده‌ داریانی‌ها بعد‌ها صاحب 6 خواهر و برادر شد.

گذر از کوچه‌ باغ خاطره
دکتر داریانی درباره اصل و ریشه‌ خانواده‌‌اش می‌گوید: «داریان شهر کوچکی است در نزدیکی شبستر. در آن زمان بسیاری از مردم این شهر در شوروی سابق به تجارت مشغول بودند، تا زمانی ‌که نظام شوروی کمونیستی شد و بسیاری از آنان به دریان بازگشتند. از آن پس بیشتر با ترکیه مراودات تجارتی داشتند.

پدربزرگ، عموها و پدر من همه نسل‌ اندر نسل کاسب بودند. پدرم مرد فعالی بود و بیشتر به تجارت مشغول بود، البته مدتی نیز مغازه داشت. او که امروز بیش از هشتاد بهار از عمرش می‏گذرد، همچنان به کار مشغول است.»

خودش درباره دوران تحصیلش می‌گوید: «تحصیلاتم را با مهندسی مکانیک در منچستر انگلستان شروع کردم که به خاطر شروع جنگ تحمیلی ادامه تحصیل نداده و به کشور بازگشتم. بعد از قبول قطع‌نامه، در دانشگاه امیرکبیر و در رشته کارشناسی‌ارشد مهندسی صنایع تحصیل کردم و بعد تحصیلاتم را در دانشگاه تربیت مدرس در سطح دکترای مدیریت به پایان رساندم. موضوع پایان‌نامه دکترای من در خصوص کارآفرینی

کارآفرین به فردی اطلاق می‌شود که فکر و ایده جدیدی دارد و از طریق ایجاد کسب و کار توام با ریسک‌های مالی و آبرویی اقدام به تاسیس یک کسب و کار می‌کند و محصول و خدمتش را به بازار ارایه می‌دهد.

بوده است.»

سوابق دانشگاهی
وی سال 1371 در رشته مهندسی صنایع لیسانس گرفت و سپس برای کارشناسی‌ارشد رشته مدیریت صنایع را برگزید و در رشته مدیریت منابع انسانی از دانشگاه تربیت مدرس دکترا گرفت.

از جمله سوابق دانشگاهی وی می‌توان به عضویت در شورای علمی کارآفرینی دانشگاه امیرکبیر، ریاست و عشویت در مرکز کارآفرینی دانشگاه امیرکبیر،‌ طراح طرح کاراد و عضویت در شورای علمی این طرح و عضو هیات علمی و شورای کارآفرینی دانشگاه تهران اشاره کرد.

مدیریت عاملی سازمان صنایع و معادن، عضویت در هیات مدیره شرکت‌هایی مانند اران خودرو، پاک، بهران، مدار، ارج، نفت پاسارگاد، گسترش کارآفرینی، تاید واتر خاورمیانه و اداره ده‌ها موسسه و شرکت بزرگ از جمله سوابق اجرایی این چهره مدیریت ایران است.
 


آشنایی با آثار پایه‌گذار خانه کارآفرینان


به دستانت فرصت بده
استاد دانشکده کارآفرینی معتقد است: «هرگاه به‌ناچار تنها ماندی، به خودت و دستانت فرصت آموختن ده. آموزه‏های امروز تو در روزگار سختی به ياری‌ات خواهند آمد و اين در صورتی است كه تو امروز بخواهی و باور كنی كه می‏توانی فردايی روشن برای خود و ديگران بسازی و خير و بركت را به همگان هديه كنی.»

دکتر احمدپور داریانی، صاحب 22 عنوان کتاب تالیفی و ترجمه‌ای است. از آثار تالیفی وی می‌توان به «کارآفرینی تعاریف، نظریه‌ها و الگوها»، «تجارب کارآفرینی در کشور‌های مختلف» و «کارآفرینی برای دانش‌آموزان شاخه کار و دانش» اشاره کر.

«هنر آغاز (کسب و کار)» و «کارآفرینی: 101 تکنیک حل خلاق مساله» نوشته جیمز ام. هیگینز نیز از جمله آثار ترجمه احمدپور داریانی به‌شمار می‌آیند.

وی همچنین 38 عنوان مقاله علمی و پژوهشی به فارسی و لاتین و ISI در نشریات و کنفرانس‌های داخلی و بین‌المللی ارایه کرده است.

کارآفرین از نگاه استاد کیست؟
مدرس دانشکده کارآفرینی

كار‌آفرينی برای من فقط يک واژه نبود، بلكه پاسخ سوالی بود كه سال‌ها بی‌جواب مانده بود.

دانشگاه تهران، در تعریف کارآفرین می‌گوید: «کارآفرین به فردی اطلاق می‌شود که فکر و ایده جدیدی دارد و از طریق ایجاد کسب و کار توام با ریسک‌های مالی و آبرویی اقدام به تاسیس یک کسب و کار می‌کند و محصول و خدمتش را به بازار ارایه می‌دهد. در این تعریف سه نکته اساسی نهفته است، در درجه اول فرد کارآفرین حتما باید نوگرا باشد و قدرت خلاقه خوب و فکر و ایده جدید داشته باشد. در درجه دوم فرد کارآفرین فرآیند کسب و کار را همراه ریسک مالی و آبرویی پیموده باشد و در مرحله آخر، نتیجه کار فرد کارآفرین حتما باید به بازار ارایه شود.»

«اوج» کارآفرینی
وی در کتاب «اوج» با شیوه‌ای روایی نحوه آشنایی‌اش با مقوله کارآفرینی را مطرح می‌کند: «سوالی بی‌جواب همواره ذهن مرا به خود مشغول می‌كرد. می‏خواستم بدانم، همان‏طور كه بسياری از آدم‌ها می‏خواهند بدانند، چرا ميان انسان‏هايی كه زاده يک خالق هستند، گاهی يكی نسبت به ديگری برتری دارد و يكی موفق‏تر از ديگری است؟ اين سوال بی‏جواب در طول سال‏‏های دانشگاه همچنان همراه من بود تا روزی كه برای اولين‏بار با واژه‌ای غريب آشنا شدم. واژه‏ای كه نه تنها برای من، بلكه برای بسياری بيگانه بود. كارآفرينی؛ كلمه‏ای كه يک دنيا معنا در خود داشت.

هرچه بيشتر درباره‌اش تحقيق می‌كردم، ايمانم افزون‌تر می‌شد كه اين وديعه‌‌ايست كه خداوند همچون بذری در وجود همه‌ انسان‌ها كاشته و كسی موفق‏تر است كه اين امانت را بهتر آبياری كند و به ثمر برساند. كار‌آفرينی برای من فقط يک واژه نبود، بلكه پاسخ سوالی بود كه سال‌ها بی‌جواب مانده بود.» 


خبرگزاری کتاب – پربيننده ترين عناوين دانش و فناوری