نارساخوانها چگونه کنترل میشوند؟
پژوهشگران حوزه روانشناسی برای کنترل اختلال نارساخوانی بهعنوان اختلالی در خواندن و نوشتن، تعامل خانواده و والدین را اصلیترین راهکار میدانند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، روانشناسان، اختلال نارساخوانی را به ناتوانی کودک در شناسایی حروف و واژگان تفسیر کردهاند. پس از دو گزارش پیشین (ایبنا) با عنوانهای «نارساخوانی چیست؟ اختلال در دیدن یا شنیدن» و «ریشه اختلال نارساخوانی در کجاست؟»، گزارش سوم درباره این اختلال با عنوان «روشهای کنترل اختلال نارساخوانی» موضوع پایانی این مجموعه گزارشهاست.
پژوهشگران معتقدند کنترل اختلال نارساخوانی، فرآیندی طولانی است، بنابراین توصیه میشود درمان با توجه به نوع اختلال یعنی نارساخوانی بینایی و نارساخوانی شنوایی، تعیین شود.
از مواردی که مداخلهگران باید رعایت کنند، شامل آموزش انفرادی با توجه به نارساییهای کودک و سلسله مراتب یادگیری که کودک در آن مشکل دارد، آموزش براساس آمادگی، انگیزش و تحمل کودک و در نهایت استفاده از روش آموزش چندحسی است.
کودکان مبتلا به اختلال نارساخوانی نامتجاسند
دکتر شهروز نعمتی، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با تاکید بر این موضوع که اختلالها کنترل میشوند نه درمان، درباره کنترل اختلال نارساخوانی میگوید: کودکان مبتلا به اختلال نارساخوانی نامتجانساند؛ به عبارتی دیگر با توجه به ماهیت پیچیده اختلال یادگیری بروز متفاوتی دارند. بهعنوان نمونه، کودکی با اختلال یادگیری ممکن است در حافظه، زبان یا فقط در خواندن یا ریاضی دچار مشکل باشد، بنابراین بر این اساس ارزیابیهای مداخلهگران تقسیمبندی میشوند.
این روانشناس افزود: ارزیابی جامع با حضور
چند متخصص از جمله روانپزشک، روانشناس، آموزگار مشاور، گفتار درمانگر و فیزیوتراپ و کار درمانگر صورت میگیرد. البته حضور والدین بهعنوان موثرترین عناصر فرآیند کنترل الزامی است؛ تاکید به حضور والدین به این دلیل است که کودکان مبتلا به اختلال یادگیری نارساخوانی، بیشترین ساعات روز را در خانه و کنار خانواده میگذرانند و از سوی دیگر والدین آشنایی بیشتری به ویژگیهای فرزندانشان دارند.
نعمتی ادامه داد: بعد از ارزیابی جامع، نوبت نخستین مداخله، یعنی برنامه آموزشی انفرادی است. این مداخله، پس از شناسایی نقاط و قوت ضعف فرد آغاز میشود و مداخلات «بهنگام» از مطرحترین شیوههای این برنامه است. «بهنگام» به معنای پیشگیری از تشدید اختلال یادگیری است. برنامههایی مانند «موفقیت برای همه»، «بهبود خواندن»، «تمرینهای متناسب رشدی» و «آموزش مبتنی بر خانواده» از برنامههای آموزشی برخی کشورهای دنیا است.
وی درباره روش «آموزش مستقیم» بیان کرد: این روش برگرفته از رویکرد رفتارشناسی است؛ در این روش تکالیف بهصورت جز به جز ارایه میشود. «تقویت مثبت» بعد از مشاهده یک رفتار مثبت از کودک اعمال میشود که افزایش انگیزه را به دنبال دارد.
مشکلات اجتماعی و هیجانی
نعمتی در پاسخ به پرسشی درباره دیگر مشکلات کودکان مبتلا به اختلال یادگیری نارساخوانی گفت: وجود مشکلات اجتماعی، هیجانی و رفتاری در این کودکان نیز وجود دارد که ارزیابی «رفتاری کارکردی» بهعنوان یک روش کنترلی برای معلمان و خانواده توصیه میشود. آموزش رفتار مطلوب، الگوها، تقویت مثبت مهارتهای اجتماعی و رفتارهای جایگزین از روشهای پیشنهادی است.
این پژوهشگر در پاسخ به پرسشی درباره موثرترین روش کنترل اختلال یادگیری نارساخوانی افزود: برای شناخت موثرترین
روش کنترل اختلالهای یادگیری، در ابتدا باید فهمید که افراد دارای اختلال در چه حوزهای دچار مشکلاند. موثرترین روش نیز در گرو فعالیت متخصصان اعم از روانپزشکان، روانشناسان، مشاوران و معلمان بهویژه همکاری خانوادهها با این گروه متخصص است.
پژوهش هایی درباره کنترل نارساخوانی
براساس پژوهشهای صورت گرفته در زمینه کنترل اختلال نارساخوانی، در سال 2008 محققان به این نتیجه رسیدند که شناسایی دلیل یا دلایل ناکامی در خواندن، به بررسی دقیق فرآیندهای زبانی بستگی دارد. کسب اطلاعات دقیق درباره ضعفهای کودک در خواندن با هدف پاسخگویی به نیازهای واقعی این دانشآموزان ضروری است.
برای شناسایی کودک در معرض خطر نارساخوانی بهرهمندی از پژوهشهای FMRI به همراه تکالیف بسیار کارساز است. نتایج این پژوهشها به آموزگاران برای کسب مهارتهای لازم در برخورد با کودک نارساخوان کمک شایانی میکند.
با توجه به نتایج تحقیقات شای ویتز و همکاران در سال 2004 مشخص شد، آموزش واضح، جامع و منظم ساختار صوتی زبان (آگاهی واجشناختی) و نحوه ارتباط صدا با حروف برای خوانندههای نارساخوان ضروری است.
توصیه به والدین
محققان تاکید دارند که والدین درباره اختلال نارساخوانی اطلاعات کافی را کسب کنند. مداخله نخستین و سریع با هدف پیشگیری از برچسبزنی، به کودک نارساخوان کمک شایانی میکند. برهمین اساس نقش والدین در موفقیت برنامههای کنترل اختلال حساسیت ویژهای پیدا میکند. هر چند خانواده نخستین و مهمترین نهاد در جریان کنترل فرآیند کنترل اختلال کودکان است اما نباید تاثیر مراکز حمایتی را نادیده گرفت، مراکزی که بهصورت تخصصی میتوانند به افزایش اطلاعات والدین در کنترل کودک مبتلا به اختلال نقش موثری بازی کند.
هر چند وظیفه آموزش به کودک نارساخوان بهطور رسمی بر عهده معلمان است، اما آنها اصلیترین کمک را از والدین دریافت میکنند. کمک بین خانواده و گروه آموزشی مدرسه، دوسویه است. آموزگاران با درک شرایط روحی والدین به دلیل نگرانی از نامگذاری و برچسبزنی به کودکشان و والدین با ارایه اطلاعات دقیق از شرایط کودک در منزل کنترل این اختلال را آسانتر میکند.