روایت سه عکس از سیب و اسیر و بیسیم چی

این عکاس به‌مناسبت هفته‌ی دفاع مقدس گفت: عکس شماره‌ی ۱ فروردین‌ماه ۱۳۶۰ گرفته شد؛ بچه‌های ما عملیات مهمی در فضای وسیع و بزرگ «دشت عباس» انجام داده بودند و توانستند جلو بروند و خیلی از سنگرها و اسرای عراقی پشت سرشان ماند. خیلی از عراقی‌ها با فریاد رزمندگان که به عربی به آن‌ها می‌گفتند «بیا» تسلیم می‌شدند و برخی دیگر هم نه. همین موضوع باعث شده بود که خطر تیراندازی عراقی‌ها از سنگرهای‌شان وجود داشته باشد.

او افزود: این عکس، یکی از همین اسرای عراقی را نشان می‌دهد که دو نفر از رزمنده‌ها برای آوردن او رفته بودند. او دستش را به نشانه‌ی تسلیم بالا آورده است. وقتی جلوتر آمد، فهمیدیم که زخمی است. این عکس در آن روزها در صفحه‌ی نخست بسیاری از روزنامه‌ها منتشر شد.

دوخته‌چی‌زاده درباره‌ی عکس دیگرش، توضیح داد: عکس «بیسیم‌چی شهید» (شماره‌ی ۲) را در جریان عملیات بیت‌المقدس در جاده‌ی اهواز – خرمشهر گرفتم. وقتی کنارش رفتم، فکر کردم زنده است، اما تازه شهید شده بود. نگاه و حالت لبخند و دست این بیسیم‌چی تا مدت‌ها در ذهنم بود و صورتش از خاطرم محو نمی‌شد.

این عکاس درباره‌ی عکس سوم نیز گفت: عکس «سرباز و سیب» (شماره‌ی ۳) از جمله عکس‌هایی بود که در نمایشگاه دو سال پیش توجه خیلی‌ها را به خود جلب کرد و مسوولان خانه‌ی هنرمندان نیز آن را خریدند. خردادماه ۱۳۶۱ بود که برای بچه‌های خط مقدم یک وانت سیب آورده بودند. چهره‌ی خاص، کلاه گشاد، معصومیت نگاه یکی از رزمنده‌های جوان و حالتی که دست‌هایش با گرفتن سیب‌ها پیدا کرده بود، من را تحت تأثیر قرار داد و علاقه‌مند شدم که او عکس بگیرم.

دوخته‌چی‌زاده در بخش دیگری از سخنانش به عکاسی جنگ و سختی‌های آن اشاره و اظهار کرد: عکاسی جنگ، عکاسی در یک محیط پرمخاطره است. سخت‌ترین بخش عکاسی خبری، عکاسی جنگ است. هنوز و پس از گذشت سال‌ها، عکاسان جنگ را خطرات زیادی تهدید می‌کند. آن زمان که ما برای عکاسی از جنگ تحمیلی رفتیم، یک طرف جنگ، جوانان همین کشور بودند و ما جدا از عکاسی صرف، با مشکلات زیادی روبه‌رو بودیم.

او افزود: ما برای دستمزد یا مسائل تجاری به خط مقدم نمی‌رفتیم، بلکه می‌خواستیم از اتفاقاتی که برای کشور می‌افتد، مستندنگاری کنیم؛ اما معتقدم کسی که برای عکاسی از جنگ به یک نقطه از جهان می‌رود، نه‌تنها باید دستمزد مناسبی داشته باشد، بلکه باید امکاناتی هم برای او در نظر گرفته شود. متأسفانه هیچ نهاد و سازمانی، مسوولیت عکاسانی را که در جنگ کشته می‌شوند، برعهده نمی‌گیرد.

این عکاس درباره‌ی فعالیت انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس نیز اظهار کرد: در انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس، بچه‌های خیلی خوبی مشغول فعالیت هستند که دغدغه‌شان جمع‌آوری نگاتیوها و عکس‌های جنگ و نگهداری از آن‌هاست. متأسفانه بودجه‌ای که برای آن‌ها در نظر گرفته شده، کافی نیست و نهادهایی هم که باید حمایت کنند، در این راستا قدمی برنمی‌دارند.

دوخته‌چی‌زاده ادامه داد: باغ – موزه‌ی دفاع مقدس یکی از مکان‌هایی است که جای مجموعه عکس‌های بچه‌های جنگ در آنجا خالی است. باید مسوولیت اداره‌ کردن بخش «آرشیو عکس جنگ» این موزه در اختیار عکاسان این حوزه باشد. ما همیشه فقط به فکر درست کردن یک مکان هستیم و اصلا به این فکر نمی‌کنیم که چگونه باید آن را اداره کنیم. یکی از رسالت‌های مدیریت باغ – موزه‌ی دفاع مقدس این است که محلی را برای نمایش عکس‌های جنگ در نظر بگیرد و از آرشیو بزرگ عکاسان این حوزه به‌درستی استفاده کند.

دوخته‌چی‌زاده درباره‌ی عکس دیگرش، توضیح داد: عکس «بیسیم‌چی شهید» (شماره‌ی ۲) را در جریان عملیات بیت‌المقدس در جاده‌ی اهواز – خرمشهر گرفتم. وقتی کنارش رفتم، فکر کردم زنده است، اما تازه شهید شده بود. نگاه و حالت لبخند و دست این بیسیم‌چی تا مدت‌ها در ذهنم بود و صورتش از خاطرم محو نمی‌شد.

او در پایان تأکید کرد: به‌جز فیلم‌هایی که از زمان جنگ باقی مانده، عکس‌ها تنها یادگاری‌های ما از آن دوران هستند. متأسفانه تا امروز هیچ قدمی با هدف مستندنگاری منطقی عکس‌های جنگ برداشته نشده و تنها حوزه‌ی فعال در این زمینه، انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس است که متأسفانه با بضاعت اندکی که دارد، نیازمند حمایت است.

مجید دوخته‌چی‌زاده متولد سال ۱۳۳۶ در تهران و فارغ‌التحصیل مدرسه‌ی عالی تلویزیون و سینما در رشته‌ی عکاسی و گرافیک است. او از سال ۱۳۵۶ عکاسی را آغاز کرد و اولین مجموعه‌ی تصویری او، کار مشترکی با محمود گل‌محمدی به نام «لبیک» است. «راویان نور» و «نگاهی به ماسوله» کتاب‌های منتشرشده‌ی این عکاس هستند.


منبع:ایسنا


سایت موسسه فرهنگی تبیان > بخش هنری