رابرت اسمیت سون

شهرزاد بنان*-بخش هنری تبیان

رابرت اسمیت سون۱، آرتیست امریکایی است که در نیوجرسی۲ در سال ۱۹۳۸ متولد شد و در سال ۱۹۷۳ در حادثه هواپیما در آماریلو ۳ در ایالت تگزاس جان خود را از دست داد.

او در نیوریورک در سال ۱۹۶۵و۱۹۶۶ به تحصیل رشته ی نقاشی پرداخت. نقاشی های اولیه دانشگاهی وی تحت تأثیر نقاشی های هموئورتیک و پاپ آرت بودند.

او در سال ۱۹۶۴در نقش یک مفسر مینیمالیست مطرح شد و شیفتگی اولیه اش از بدن انسان نقش بربست.

در آثار اسمیتسون همواره ، هنر و واقعیت فیزیکی با هم در کارهایش مشهود بود

هنر چندبعدی وی، نام او را در کنار هنرمندان خلاق بزرگ بعد جنگ همچون جکسون پولاک ۴ و اندی وارهول ۵ ، اوا هسه ۶ جاودانه کرد.

کارهایش که آمیزه ای از تخیل و دانسته هایش از علومی همچون جغرافیا ، زمین شناسی ، فیزیک ،فضانوردی و روانشناسی بود با دغدغه نقش هنر در جامعه شکل می گرفت.

تکنیک جدید وی استفاده از ورق های شیشه و لامپ نئون و بازی با شکست های نور و خواص آینه ها بود. مفمومی که در این دوران ذهن این هنرمند بزرگ را به خود مشغول کرده بود “آنتروپی” ۷بود که ایده اصلی کارهای بعدی وی گردید و در مجسمه” آلوگون ۲” ۸ کاملا نمود پیداکرد.

به نظر اسمیت سون آنتروپی همان قانون دوم ترمودینامیک است که می گوید از دست دادن انرژی سریعتر از گرفتن آن است. به اعتقاد وی جهان در آینده دور به یکپارچگی می رسد.

او از آنتروپی استفاده کرد تا توازنی بین مفاهیم متضادی همچون خراب شدن و دوباره احیا شدن ، نظم و بی نظمی ، کارهای زمینی ۹ و پروژه های بدون وابستگی به مکان ۱۰ برقرار کند.

کارهای زمینی همان طور که گفته شد در مکان مشخص و خاصی که معمولا دور از دخالت تکنولوژی و بکر است انجام می پذیرد، در حالی که در سایر پروژه ها، مکان جزء جدایی ناپذیر پروژه نیست و معمولاً پروژه ها در گالری نمایش داده می شوند.

تاثیر جنگ جهانی و توسعه شهری بر اسمیت سون:

توسعه ناگهانی و انفجارگونه شهرها و احداث تعداد نامحدود خانه ها پس از جنگ به شکل گیری نظریات وی پیرامون پدیده آنتروپی بسیار کمک کرد.

او آنتروپی و بی نظمی را به عنوان عامل منفی نمی دید، بلکه آن را به عنوان شکلی از تغییر جامعه و فر هنگ می دید.و همین نگرشش مقدمه ای برای پروژه های زمینی وی گشت.

اسمیت سون علاوه بر کارهای هنری، مقالات تئوریکال و منتقدانه زیاد و تاثیر گذاری را نوشت که نشان می داد چگونه ممکن است یک نوشته، اثر هنری شود.

یکی از مقالاتش آشکارا اساس و شالوده کارهای وی را دغدغه اش راجع به مفهوم موقتی و فانی بودن بیان می کرد.

وی در مقاله “ته نشین شدن مغزها” ۱۱ کارهای هنرمندان نسل اول هنرهای زمینی را تبلیغ و ترویج کرد.

به نظر اسمیت سون آنتروپی همان قانون دوم ترمودینامیک است که می گوید از دست دادن انرژی سریعتر از گرفتن آن است. به اعتقاد وی جهان در آینده دور به یکپارچگی می رسد.  

او با نظریه “جدایی مدرنیسم از مسائل اجتماعی” به شدت مخالفت کرد و مصرانه سعی داشت به مردم بفهماند که جایگاه هنر در جامعه فوق العاده مهم و کلیدی است و می تواند به فرهنگ سازی و اصلاح یا انحطاط جامعه بی انجامد.

اسمیت سون با نقدها و تلاش هایش در کنار کار های عملی، اولین و تأثیر گذارترین فردی شد که چهارچوب مشخص و قطعی ای را برای هنرهای زمینی تدوین کرد و سبب استحکام جنبش لند آرت گشت.

اسکله مارپیچ جتی: ۱۲

اسپایرال جتی معروف ترین اثر رابرت اسمیت سون ، اسکله ایست مارپیچ پاد ساعتگرد به ابعاد ۴۶۰ متر در ۴۰۶ متر که مهمترین اثر سبک لند آرت و رابرت اسمیتسون محسوب می شود. این اثر در ساحل شمال شرقی دریاچه نمک در ناحیه روزل پوینت ۱۳ ایالت یوتا ۱۴واقع است .

رنگ آب دریاچه بخاطر وجود باکتری و جلبک های خاص درونش قرمز رنگ است و در فصول مختلف بسته به بالا یا پایین بودن سطح آب دریاچه اسکله ناپدید و ظاهر می گردد. او روزل پوینت را به دلیل طبیعت و زیبایی خشن و شاخص منطقه و وجود تجهیزات صنعتی در نزیکی اش انتخاب کرد. این اثر در سال ۱۹۷۰ طی ۶ روز با جابجایی حدود ۶۶۵۰ تن صخره و خاک به داخل دریاچه ساخته شد. هم اکنون رنگ اسکله بدلیل رسوبات نمک به سفید تغییر رنگ داده است.

دلیل تمایل اسمیت سون به فرم اسپیرال :

فرم مارپیچ ، سمبلی است جهانی و باستانی که در همه فرهنگ ها استفاده شده است.

این فرم با ابهامی عجیب و تاثیر گذار ،حسی از ابدیت و غرق در بی نهایت شدن و کوچکی انسان در برابر عظمت هستی القا می کند، و به نوعی تاکید بر مقصدی دست نایافتنی و تلاش بسیار برای رسیدن به انتهای مسیری بی پایان دارد ، مسیری که دائما رشد می کند و طویل می شود. و با پاد ساعتگرد اجرا کردن آن ، که جهتی است نا مانوس ، سعی بر تشدید ابهام و ساختار شکنی مضاعف نیز داشته است.

نکته ظریف حائز اهمیت اینجاست که با کمی دقت می توان “رشد تصاعدی و تکثیر فزاینده، لایتناهی بودن و حرکت به سمت بی نهایت ” را که در اکثر کارهای قبلی اسمیت سون (اغلب به صورت رشد پلکانی یا فرم های هرمی) نمود پیدا می کرد، در این کار نیز در قالب فرم مارپیچ مشاهده کرد و شدت، عمق و ماندگاری تأثیر مفهوم آنتروپی را برضمیر وی بیش از پیش احساس کرد.

این آرتیست و منتقد بزرگ سه سال پس از اتمام این پروژه در حادثه هواپیما جان سپرد و هنر لندآرت با از دست دادن بزرگترین حامی اش، رفته رفته از صحنه هنرهای مفهومی رنگ باخت.

* دانشجوی کارشناسی ارشد گرافیک دانشگاه تهران

پی نوشت:

۱- Robert Smithson

2-New Jersey

3 -Amarillo

4 -Texas

5 -Jackson Pollock

6 -Andy Wrhol

7 -Eva Hesse

8- Entropy

9 -Alogon 2

10 -Earth works

11 -None_ site pieces

12 -Spiral Jetty

13 -Rozel Point

14 –Utah


منابع:
http://en.m.wikipedia.org/wiki/Spiral_Jetty
http://en.m.wikipedia.org/wiki/Robert_Smithson
http://m.diaart.org/sites/main/spiraljetty
http://www.robertsmithson.com
http://www.m.theartstory.org
http://en.m.wikipedia.org/wiki/Land_art
http://en.m.wikipedia.org/
http://www.artlex.com
http://www.getty.edu/conservation/publications_resources/videos/focus/spiral_jetty.html
http://www.curriculumsupport.education.nsw.gov.au/multicultural_art/artists/construct_ourselves/co_art12_smithson.html
مقاله: بررسی ویژگی های حرکت دورانی مارپیچ اسلیمی نماد تقدس، وحدت و زیبایی، محمدرضا پورجعفر، اشرف موسوی لر، فصلنامه علمی پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا ۱۳۸۱ شماره ۴۳

اصطلاح آرت دکو، برای شرح مکتبی جهانی که هنرهای تزئینی را به صنعت مدرن پیوند می داد، در پاریس در سال ۱۹۲۵م. ابداع شد.

اینستالیشن آرت (هنر چیدمان) هنری است که مواد مجسمه سازی و دیگر رسانه ها را به کار می بندد تا شیوه ی رویا رویی ما با فضایی مخصوص را اصلاح کند.

سبک آرت نوو سبکی نوین در تزیین و معماری است که در دهه ۱۸۹۰ میلادی و اوایل دهه ۱۹۰۰ رواج داشت و با شروع جنگ جهانی اول رو به خاموشی نهاد.

مبنع این خبر (برای مشاهده متن کامل خبر لینک زیر را بزنید):
سایت موسسه فرهنگی تبیان > بخش هنری