تحلیل اثری از دانالد جاد

سیما ناعمی*-بخش هنری تبیان

دانالد جاد  Donald Judd در سوم ژوئن ۱۹۲۸ در «اکسلسیور اسپرینگز» Excelsior Springs واقع در شمال غربی «میسوری» به دنیا آمد. پدرش کارمند شرکت مخابرات بود و شغل پدرش ایجاب می‌کرد دائماً در حال سفر باشند؛ از «بنراسکا»، «میسوری»، «تگزاس» و «پنسیلوانیا» تا «نیوجرسی». به سال ۱۹۴۶ یک سال به خدمت در ارتش آمریکا پرداخت و پس از آن به کالج «ویلیام و ماری» William and Mary واقع در «ویرجینیا» رفت.
سال ۱۹۵۳ با شرکت در کلاس‌های عصر دانشگاه کلمبیا درجه‌ی B. S. C. در فلسفه را کسب کرد. سال ۱۹۵۷ نخستین اثرش را به نام «یک مرد» در «گالری پانوراس» Panoras Gallery در نیویورک عرضه کرد، و سال ۱۹۶۲ با مدرک فوق لیسانس در تاریخ هنر فارغ التحصیل شد.
جاد از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۵ در «مجله هنر» مسئول بخش نقد بود و نقد‌های خود را در آنجا چاپ می‌کرد‌. سال ۱۹۶۱ به بعد نقاشی به روش سنتی را رها کرد و به حجم‌های تکرار شونده که از جنس آلومینیوم و آهن گالوانیزه بودند، روی آورد. جاد در سال ۱۹۷۳ به انجمن هنری «سوهوی منهتن» Manhattan’s SOHO پیوست. جاد در سال ۱۹۹۴ در گذشت.
آثار او در واقع تکرار یک واحد است. او اول یک نقاش بود که سعی می‌کرد یک ماده‌ی جدید و علمی در کارش وارد کند، مثلا به‌جای بوم نقاشی روی آلومنیوم کار می‌کرد یا روی نقاشی‌اش شن می‌ریخت. معروف‌ترین کارش یک سری پلکانی است. نشان دهنده‌ی یک تولید صنعتی است. جاد دوست دیوید اسمیت بود. او با جو‌ش‌دادن موافق نبود بر خلاف اسمیت. نمونه‌ی این گونه آثار هفت قوطی از آهن سفید اثر جاد است که در ۱۹۵۶ اجرا شده است؛ هر یک از هفت قوطی که به کنسول می‌مانند، روی دیگری قرار گرفته‌اند. گاه ممکن است این مجسمه‌ها بدون پایه روی همان زمینی که تماشاگر اثر بر آن ایستاده است نصب گردند.
بعدها جاد برای ساختن آثارش که که متشکل از عناصری بودند که هریک روی دیگری قرار می‌گرفت، از چند ماده‌ی دیگر نیز استفاده کرد. برای مثال، در ساختن سطح‌های افقی قوطی‌های آهنی سفید از پلکسی گلاس رنگین بهره جست (اما هرکدام از این عناصر کنسول مانند به اندازه بلندی‌اش با عنصر دیگر فاصله داشت. ) طی دهه‌ی ۱۹۶۰ به تدریج سطح‌های ساخته‌های هندسی جاد، ضمن آن که باز هم هیچ نشانی از شیوه‌ی خاص او نداشت، بسیار زیبا و آراسته شد، به طوری که بازشناختن سازنده‌ی این آثار، به رغم ظاهر هویتشان، به آسانی ممکن بود.

دانلد جاد نام اشیاء مشخص را برای آنها انتخاب کرده بود. به گفته وی لزومی ندارد اثر دارای ویژگی‌های زیادی برای جلب توجه،مقایسه یا تجزیه و تحلیل تک تک عناصر و تفکر و تامل باشد. آنچه جذابیت دارد، خود اثر و به صورت یکپارچه و مجموعه ویژگی‌های آن است. آثار من نه نقاشی بوده و نه مجسمه، بلکه اشتباه این است که نقاشی را صفحه‌ای صاف و مستطیل شکل می‌دانند که بر دیوار نصب شده است.
دانالد جاد، حجم ساز آمریکایی از نمایندگان و نظریه پردازان مینیمال آرت به شمار می آید . او می کوشید که پدیده هنری را تا حداقل عناصر اساس یاش کاهش دهد. آثار جاد متشکل از واحدهای هندسی تکرار شوند هاند؛ و غالبا ابعاد بزرگ دارند.حجم ها را از ورق آهن گالوانیزه یا آلومینیوم می سازند؛ و گاه ، سطح آنها را با رنگهای تند می پوشاند. جاد معتقد است که این ساختارها ی بنیادی یا حجمهای کمینه با آثار کنستروکتیوست ها تفاوت دارند،زیرا از طریق تکرار و تقارن واحدهای یکسان، و بنابر نظام ریاضی معین به وحدت می رسند.
مینیمال آرت:  هنر کمینه یکی از جنبشهای هنری دهه ۱۹۶۰ ، به خصوص در ارتباط با آثار سه بعدی، که از ایالت متحده آمریکا آغاز شد. پژوهشهای پیروان این جنبش انواع ساختارهای مٌدولی،فضایی،شبک هیی، و جفتکاری را شامل می شد که هدف آن توضیح مجدد مسایلی چون فضا، فرم، مقیاس و محدوده بود .و نتیجتاً هر گونه بیانگری و توهم بصری را نفی می کرد. آندره، جاد و رابرت ماریس از جمله هنرمندانی به شمار می آیند که در این زمینه کار کرده و مطالبی نوشته اند. اینان روشی خردگرایانه در ترکیب بندی به کار می بردند:مجموعه های منظم ساده ای از واحد های همانند و جابه جا شوند ه بر اساس ریاضی، که قابلیت بسط و توسعه دارند.

آثار من نه نقاشی بوده و نه مجسمه، بلکه اشتباه این است که نقاشی را صفحه‌ای صاف و مستطیل شکل می‌دانند که بر دیوار نصب شده است.

دانالدجاد در نوشتار )اشیاء معین( خود محدودیتهای نقاشی را این چنین توضیح داده:
مهمترین مشکل نقاشی این است که مثل یک سطح مستطیل روی دیوار است.این مستطیل خود فی نفسه یک شکل است که ویژگی ها و محدودیت خاص خود را دارد. لبه ها و کناره های این مستطیل مرزهای تابلو و در واقع پایان تصویر هستند. به باور جاد، چارچوب تابلو یک شکل تحمیلی است که نقاشی را اجباراَ به سوی مسائل درونی آن، مثل ترکیب، رنگ و فم، سوق م یدهد. لذا توجه بیننده نیز به جای یک شیء واقعی به سمت روابط درونی وساختاری اثر معطوف خواهد شد. به تعبیر وی این یک نگاه اروپایی به نقاشی است که آن را شالوده ای منطقی مرکب از اجزاء مختلف م یپندارد؛ اجزائی که در یک ترکیب سلسله مراتبی به تعادل می رسند. مینیمالیسم به تعبیر دانالد جاد،تلاشی برای برون رفت از این وضعیت نامعین بود.
دانالد جاد از سال ۱۹۶۶ ترکیب‌های تکراری را آغاز کرد،که بعد‌ها مهمترین و شناخته ترین کارهای او بود.حجم‌های افقی و عمودی روی دیوار،معمولاٌ از ورق آلومینیومی همراه با پلکسی گلاس ساخته شده‌اند.وچیدمان مشابه روی زمین از مواد دیگری مانند آهن،ورق گالوانیزه،فولاد و بتن ساخته شده‌اند.و مشهورترین کارها،جعبه‌های مکعبی آلومینیوم و پلکسی در ردیفهای عمودی،معمولاٌ ۶ یا ۱۰ تایی،در فواصل برابر با حجم روی دیوار ارائه می‌شوند و ساختاری متوالی با الهام ار منطق ریاضی را به نمایش می‌گذارند
این مکعب‌ها جدا از هم هستند و تکرارشان باعث همبستگی و یک‌ پارچگی شده.هر تغییری که در مواد کار،ابعاد و تعداد حجم‌ها و رنگ ایجاد شود،دو عنصر تکرار و یکپارچگی کلی ثابت است.حجمی را تکرار می‌کند و اون حجم هیچ خللی در ریاضیات ایجاد نمی‌کند طبق اصولی که در ریاضیات وجود دارد یک اثر را خلق می‌کند.

جعبه های مکعبی آلومینیومی و پلکسی در ردیفهای عمودی،معمولا ۶ تا ۱۰ تایی،در فواصلی برابر با حجم خود بر روی دیوار ارائه م یشوند و ساختارهای متوالی گونه با الهام از منطق ریاضی را به نمایش می گذارند.

جنسیت(انعکاس):رفلکت‌هایی که اثر از خودش نشان می‌دهد.آلومینیوم به خاطر جنسیتش انعکاس بیشتری دارد ولی پلکسی انعکاس کمتری دارد.

آنالیز فرم: فرم‌های آلومینیوم و پلکسی ریتم تکرار آن‌ها یک ریتم کاهشی و افزایشی دارد.

برای این کار یک نور مجزا انتخاب کرده که باعث ایجاد سایه شده و این سایه‌ها ریتم ایجاد کرده.

* دانشجوی ارشد گرافیک دانشگاه تهران


منابع:
دایره المعارف هنر،رویین پاکباز، ص: ۵۶۵
دایره المعارف هنر،رویین پاکباز ،ص: ۱۸
انقلاب مفهومی ، سمیع‌آذر ،۱۷۴ص:۱۳۹۱

هنر مینیمالیستی از جمله سبک های هنر پست مدرن است که به ارائه آثاری با ساختار ساده، قوی، پراقتدار و صنعتی می پردازد.

در مقاله گذشته (مینی مالیسیم، هنر موجز) به مهمترین خصوصیات هنر مینیمالیستی یا کمینه گرایی پرداختیم. از مهمترین هنرمندان مینیمال آرت می توان به «کارل آندره» اشاره کرد. در این نوشتار میتوانید با این هنرمند و آثاری برگزیده از وی آشنا شوید.

از حیث به کار گیری ماده ای جدید در آفرینش هنری، دان فلاوین فراتر از همه همتایان خود مرزهای سنتی هنر را درنوردید. او با ارائه نور فلورسنت به عنوان ماده انحصاری کار هنری و پافشاری مستمر بر آن در سراسر عمر حرفه ای اش، آثاری بسیار متفاوت با کارهای همه مینیما

مبنع این خبر (برای مشاهده متن کامل خبر لینک زیر را بزنید):
سایت موسسه فرهنگی تبیان > بخش هنری